خُرده‌روایـت‌ها

زندگـی، به روایتِ من!

خُرده‌روایـت‌ها

زندگـی، به روایتِ من!

.

سه شنبه, ۱۶ خرداد ۱۳۹۱، ۰۲:۰۵ ب.ظ

WE NEED TO TALK ABOUT KEVIN (باید درباره‌ی کوین حرف بزنیم) با نماهایی از جشنِ گوجه‌فرنگیِ اسپانیا و انبوهی از تونالیته‌های قرمز، شروع می‌شود. انعکاسِ نورِ قرمز بر روی چهره‌ی گیج و خواب‌آلودِ "ایــوا"؛ خانه و اتومبیلی که با رنگِ قرمز پوشانده شده و بعدتر، تلاشِ ایــوا برای تمیز کردنِ موهای قرمز و دست‌ها و ناخن‌های قرمز و زمین و در و دیوارِ قرمز رنگ، همه، نماد و نشانه‌ای از یک زندگیِ آغشته به خون و سعیِ زن برای از بین بردنِ اثراتِ این جنایت از زندگی‌اش است.

جنایتی که پسرِ نوجوانش: "کوین" مرتکب شده و انگار ایــوا، یک‌جورهایی خودش را مسئول و مسببِ آن می‌داند؛ اینطور است که وقتی در خیابان از مردم کتک می‌خورد، وقتی در محلِ کار با احساساتش بازی می‌شود، وقتی در فروشگاه، تخم‌مرغ‌های شکسته می‌خرد، وقتی تنهای تنهای تنهاست و زندگی برایش چیزی نیست جز زجری کُشنده و مرگبار، باز هم لب می‌گزد و سکوت می‌کند و می‌ماند و هر هفته به دیدنِ کوین در زندان می‌رود.

"باید درباره‌ی کوین حرف بزنیم"، فیلمِ تکان‌دهنده و متاثرکننده‌ای است، چرا که رابطه‌ای را خراب و دِفُرمه می‌کند که همیشه برایمان نمادِ عشق و عاطفه و محبت بوده: رابطه‌ی مادر و فرزندی!

در فیلم می‌بینیم ایــوا، از همان اولین روزهای بارداریِ ناخواسته‌اش که او را از پاریس و درس و کار و فعالیت اجتماعی و رهایی و بی‌قیدی و حتی ارتباطِ عاطفی با همسرش دور ساخته، حسِ خوبی نسبت به این بچه ندارد و در تمام روزهای آینده، با اینکه وظایف مادری را تمام و کمال انجام می‌دهد، ذره‌ای برق عشق و محبت در چشمانش دیده نمی‌شود و نهایتا همین تنفر، کار دستِ مادر و فرزند می‌دهد: کوینِ نوجوان برای به‌دست آوردنِ عشقِ ایــوا، دست به جنایتی خونین می‌زند...

در واقع، نکته‌ی تکان‌دهنده‌ی فیلم همین است: "بدی‌های کوچک و کم‌اهمیتِ ما در حقِ دور و بری‌هامان، می‌تواند از آنها یک جنایتکار بسازد!!"

فیلم، میانِ فلاش‌بک و فلاش‌فوروارد در رفت و آمد است و راهنمای ما، شکل و اندازه‌ی موهای ایــواست. اما باز سرگردان می‌مانیم میانِ اینهمه لحظاتِ غافلگیرکننده که پی در پی، مثل یک سیلیِ دردناک، چشمهامان را باز و حواسمان را جمع می‌کند...

"باید درباره‌ی کوین حرف بزنیم"، فیلمی است که تا مدت‌ها مخاطب را درگیر می‌کند و همه، بخصوص پدر و مادرها، بایستی با احتیاط تماشایش کنند!

این یادداشت در سایت "نقد سینما" نیز منتشر شده!

 

یادداشتی بر فیـلم

  • آذر

نظرات (۳)

خب من که فیلم رو ندیدم !!!! پس سکوت کنم بهتره
پاسخ:
تلاش کن پیداش کنی و ببینیش. تجربه‌ی فراموش نشدنی‌ای از آب درمیاد!
واقعا لذت بردم. خیلی خوب بود. هم انتخاب فیلم؛ هم نقد بسیار دلپذیر و ساده ش.
ممنون!
سلام.
فیلم رو که هنوز ندیدم ولی نظرم رو در خصوص نقد به پاس ارادت و احترام به نویسنده محترم تقدیم میکنم.
نقد حاوی متنی ساده،روان،مختصر و با نگاهی ظریف نسبت به اتفاقات و دیالوگ های فیلم و البته(شاید تا حدی) فارغ از لایه های پنهانی وعوامل تاثیرگذار آن به استنباط نتیجه ای تربیتی که گویا هدف کارگردان نیز القاء همین نکته به مخاطب بوده است می پردازد.
در کل نگاه منطقی منتقد به فیلم به کمک قلم روانش آینده ای خوب و قابل تحسین را برای او رقم خواهد زد.انشااله
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی