خُرده‌روایـت‌ها

زندگـی، به روایتِ من!

خُرده‌روایـت‌ها

زندگـی، به روایتِ من!

.

پنجشنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۴، ۰۴:۴۰ ب.ظ
آخرین روزهای تعطیلاتِ نــوروز، یک عصـرِ خنک و بارانی، تنها، در سالنِ فـرودگـاه، رو به دیـوارِ تمام‌شیشه‌ای نشسته باشی و روبرویت، تا آن دور دورها دشت و کوه و آسمانِ بنفش باشد و تصنیفِ رسوایِ علیرضا قربانی در سالن پخش شود و آدم‌ها همدیگر را سفت در آغوش بکشند و ببوسند و به سمتِ کانتـرِ پرواز بروند...
حـالِ نابی است. از آن لحظه‌ها که دوست داری همین الان، همین‌جا، همه‌چیز تمام شود.
خـرده‌روایت‌ها
  • آذر

آذر صدارت

نظرات (۱)

چه خوب....
:)
پاسخ:
نابودی در اوجِ زیبایی!
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی